معنی فارسی outechoed
B1اینجا به معنای تکرار شدن یا طنینانداز شدن صدایی است که قویتر از سایر اصوات است.
To have echoed more prominently in a particular space.
- VERB
example
معنی(example):
خنده او در سالنهای خالی طنینانداز شد.
مثال:
Her laughter outechoed through the empty halls.
معنی(example):
آن آهنگ بعد از پخش آن مدت طولانی طنینانداز شد.
مثال:
The song outechoed long after it was played.
معنی فارسی کلمه outechoed
:
اینجا به معنای تکرار شدن یا طنینانداز شدن صدایی است که قویتر از سایر اصوات است.