معنی فارسی outfed

B1

عمل غذا دادن بیشتر از دیگران به ویژه در یک رقابت.

Past tense of outfeed; having fed more than others.

example
معنی(example):

آنها احساس افتخار کردند که از رقبای کمپ خود بیشتر غذا دادند.

مثال:

They felt proud as they outfed their camp rivals.

معنی(example):

در طول مسابقه، آنها به رقبای خود با منابع اضافی بیشتر غذا دادند.

مثال:

During the competition, they outfed their opponents with extra supplies.

معنی فارسی کلمه outfed

: معنی outfed به فارسی

عمل غذا دادن بیشتر از دیگران به ویژه در یک رقابت.