معنی فارسی outfeels

B1

احساس عمیق نسبت به وضعیت یا احساسات دیگران.

To feel more intensely than is normal in emotional situations.

example
معنی(example):

گاهی اوقات او احساسات بیشتری نسبت به آنچه من می‌توانم درک کنم دارد.

مثال:

Sometimes she outfeels what I can comprehend.

معنی(example):

او احساسات شخصیت‌های داستان را بیشتر حس می‌کند.

مثال:

He outfeels the emotions of the characters in the story.

معنی فارسی کلمه outfeels

: معنی outfeels به فارسی

احساس عمیق نسبت به وضعیت یا احساسات دیگران.