معنی فارسی outfoxed
B1فریب دادن دیگران با استفاده از ترفند یا هوش.
Past tense of outfox; meaning to have been outsmarted or tricked.
- verb
verb
معنی(verb):
To beat in a competition of wits
example
معنی(example):
او در طول مذاکره از رقیبش فریب خورد.
مثال:
He outfoxed his rival during the negotiation.
معنی(example):
او بعد از باختن بازی حس کرد که فریب خورده است.
مثال:
She felt outfoxed after losing the game.
معنی فارسی کلمه outfoxed
:
فریب دادن دیگران با استفاده از ترفند یا هوش.