معنی فارسی outfrowning

B1

به چالش کشیدن یا نشان دادن ابراز احساسات قوی‌تر.

The act of showing a stronger expressive facial expression than someone else.

example
معنی(example):

او در جریان مناظره او را به چالش می‌کشد.

مثال:

He is outfrowning her during the debate.

معنی(example):

او در طول بازی به طور مداوم تیم رقیب را به چالش می‌کشید.

مثال:

She kept outfrowning the opposition team throughout the game.

معنی فارسی کلمه outfrowning

: معنی outfrowning به فارسی

به چالش کشیدن یا نشان دادن ابراز احساسات قوی‌تر.