معنی فارسی outgame
B1به دست آوردن برتری در یک بازی نسبت به دیگران.
To gain an advantage over others in a game.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند با استفاده از استراتژیهای جدید، از رقبای خود پیشی بگیرند.
مثال:
They decided to outgame their rivals by using new strategies.
معنی(example):
پیشی گرفتن در بازی تنها به مهارت مربوط نمیشود؛ بلکه به زمانبندی نیز بستگی دارد.
مثال:
Outgaming isn't just about skill; it's also about timing.
معنی فارسی کلمه outgame
:
به دست آوردن برتری در یک بازی نسبت به دیگران.