معنی فارسی outgrin
B2بیشتر لبخند زدن به دیگران، استقلال در جذابیت و خوشایندی در موقعیتهای اجتماعی.
To smile more widely or effectively than someone else.
- VERB
example
معنی(example):
او در طول مسابقه توانست بیشتر از دوستش لبخند بزند.
مثال:
He managed to outgrin his friend during the competition.
معنی(example):
او با لبخند مسریاش در مهمانی از همه بیشتر لبخند زد.
مثال:
She outgrinned everyone at the party with her contagious smile.
معنی فارسی کلمه outgrin
:
بیشتر لبخند زدن به دیگران، استقلال در جذابیت و خوشایندی در موقعیتهای اجتماعی.