معنی فارسی outguide

B1

هدایت یا راهنمایی به نحو مؤثرتری از دیگران.

To guide something or someone more effectively than others.

example
معنی(example):

این برنامه جدید گردشگران را به جواهرات پنهان در شهر هدایت می‌کند.

مثال:

The new app will outguide tourists to hidden gems in the city.

معنی(example):

او امیدوار است که با دانش وسیعش از همسالانش جلو بزند.

مثال:

She hopes to outguide her peers with her extensive knowledge.

معنی فارسی کلمه outguide

: معنی outguide به فارسی

هدایت یا راهنمایی به نحو مؤثرتری از دیگران.