معنی فارسی outhyperbolized

B1

به معنای بیش از حد بزرگ‌نمایی شده، به خصوص در مورد حوادث و داستان‌ها.

Something that has been excessively exaggerated, often for effect.

example
معنی(example):

داستان‌های او معمولاً برای سرگرم کردن مخاطبان به شدت بزرگ‌نمایی می‌شد.

مثال:

His stories were often outhyperbolized to entertain the audience.

معنی(example):

داستان‌های بزرگ‌نمایی شده توجه همه را جلب کرد.

مثال:

The outhyperbolized tales captivated everyone's attention.

معنی فارسی کلمه outhyperbolized

: معنی outhyperbolized به فارسی

به معنای بیش از حد بزرگ‌نمایی شده، به خصوص در مورد حوادث و داستان‌ها.