معنی فارسی outlodging

B1

اقامت یا زندگی در مکانی خاص و نامتعارف.

Staying or lodging at a special or unique location, often for a better experience.

example
معنی(example):

آنها در یک استراحتگاه زیبا اقامت دارند.

مثال:

They are outlodging at a beautiful resort.

معنی(example):

اقامت در مکان‌های خاص می‌تواند تجربه تعطیلات را به طرز قابل توجهی بهبود بخشد.

مثال:

Outlodging can enhance the vacation experience significantly.

معنی فارسی کلمه outlodging

: معنی outlodging به فارسی

اقامت یا زندگی در مکانی خاص و نامتعارف.