معنی فارسی outlord

B1

رئیس یا حاکم منطقه یا روستا، شخصی با نفوذ و قدرت در یک مکان.

A chief or ruler of a region or village, someone with authority and influence.

example
معنی(example):

آقا یا رئیس روستا توسط همه احترام گذاشته می‌شد.

مثال:

The outlord of the village was respected by everyone.

معنی(example):

او به عنوان آقا در طول جشنواره عمل کرد و رویدادهای مختلفی را سازماندهی کرد.

مثال:

He acted as the outlord during the festival, organizing various events.

معنی فارسی کلمه outlord

: معنی outlord به فارسی

رئیس یا حاکم منطقه یا روستا، شخصی با نفوذ و قدرت در یک مکان.