معنی فارسی outloved
B1احساس عاشقزیادی، به ویژه وقتی که عشق یک طرفه باشد.
Feeling as if one has loved more than one has been loved in return, especially in a one-sided love.
- VERB
example
معنی(example):
او در آخرین رابطهاش احساس کرد که به او محبت کمتری شده است.
مثال:
She felt outloved in her last relationship.
معنی(example):
او متوجه شد که بدون جبران، بیشتر از شریکش عاشق شده است.
مثال:
He realized he had outloved his partner without reciprocation.
معنی فارسی کلمه outloved
:
احساس عاشقزیادی، به ویژه وقتی که عشق یک طرفه باشد.