معنی فارسی outmaneuvers
B2دور زدن و فریب دادن دیگران با استفاده از مهارت و سرعت.
To outsmart or outmaneuver others, particularly in competition.
- verb
verb
معنی(verb):
To perform movements more adroitly or successfully than.
example
معنی(example):
او اغلب همکارانش را در پروژه دور میزند.
مثال:
She often outmaneuvers her colleagues in the project.
معنی(example):
بازیکن با چابکی چشمگیر رقبایش را دور میزند.
مثال:
The player outmaneuvers his opponents with impressive agility.
معنی فارسی کلمه outmaneuvers
:
دور زدن و فریب دادن دیگران با استفاده از مهارت و سرعت.
