معنی فارسی outpainted
B1به کارهای قبلی برتری یافتن یا از لحاظ خلاقیت پیشی گرفتن.
Surpassing previous works in terms of creativity or visual impact.
- VERB
example
معنی(example):
جدیدترین دیوارنگارهاش از لحاظ خلاقیت، آثار قبلی را به چالش کشید.
مثال:
Her latest mural outpainted previous works in creativity.
معنی(example):
طراحی به چالش کشیده شده در مسابقه هنری چشمگیر بود.
مثال:
The outpainted design stood out in the art competition.
معنی فارسی کلمه outpainted
:
به کارهای قبلی برتری یافتن یا از لحاظ خلاقیت پیشی گرفتن.