معنی فارسی outpeep

B1

بی‌صدا یا کوچک به صدا درآمدن، مخصوصاً در مواردی که به نوزادها یا پرنده‌ها مربوط می‌شود.

To chirp or make a slight noise, especially in reference to young birds.

example
معنی(example):

پرنده‌های بچه شروع به جیک‌جیک کردن کردند وقتی که گرسنه شدند.

مثال:

The baby birds began to outpeep each other as they got hungry.

معنی(example):

ما می‌توانستیم صدای جیک‌جیک جوجه‌ها را بشنویم که از خواهر و برادرهایشان در آشیانه جلو زدند.

مثال:

We could hear the chicks outpeep their siblings in the nest.

معنی فارسی کلمه outpeep

: معنی outpeep به فارسی

بی‌صدا یا کوچک به صدا درآمدن، مخصوصاً در مواردی که به نوزادها یا پرنده‌ها مربوط می‌شود.