معنی فارسی outpocketing

B1

کنار گذاشتن پول به طور غیررسمی یا به عنوان پس‌انداز.

The act of setting aside or saving money, often informally.

example
معنی(example):

او پول اضافی‌اش را برای صرفه‌جویی در سفر کنار گذاشت.

مثال:

He was outpocketing his extra cash to save for a trip.

معنی(example):

کنار گذاشتن پول روش خوبی برای مدیریت بودجه است.

مثال:

Outpocketing is a good way to manage your budget.

معنی فارسی کلمه outpocketing

: معنی outpocketing به فارسی

کنار گذاشتن پول به طور غیررسمی یا به عنوان پس‌انداز.