معنی فارسی outpressed
B1به حالتی اشاره میکند که فرد یا گروهی تحت فشار شدید قرار گرفته است.
Describing a state of being subjected to pressure or stress.
- VERB
example
معنی(example):
او به دلیل برنامه سخت شغفش تحت فشار قرار گرفته بود.
مثال:
She felt outpressed by the demanding schedule of her job.
معنی(example):
وضعیت تحت فشار منجر به کاهش روحیه تیم شد.
مثال:
The outpressed situation led to a decrease in morale among the team.
معنی فارسی کلمه outpressed
:
به حالتی اشاره میکند که فرد یا گروهی تحت فشار شدید قرار گرفته است.