معنی فارسی outpromised
B1به معنای وعده دادن بیشتر در گذشته و برتری نسبت به دیگران.
Promised more than others in the past.
- VERB
example
معنی(example):
او در مذاکره وعده بیشتری نسبت به رقبای خود داد.
مثال:
She outpromised her opponents in the negotiation.
معنی(example):
او توسط دیگر کاندیداها وعده داده شد بیشتر.
مثال:
He was outpromised by the other candidates.
معنی فارسی کلمه outpromised
:
به معنای وعده دادن بیشتر در گذشته و برتری نسبت به دیگران.