معنی فارسی outpursued
B1وقتی کسی یا چیزی بیشتر از دیگران مورد پیگیری یا توجه قرار گیرد.
Surpassed in being pursued or followed by others.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از کنسرت توسط بسیاری از طرفداران دنبال شد.
مثال:
He was outpursued by many fans after the concert.
معنی(example):
این ستاره توسط رسانهها در شهر دنبال شد.
مثال:
The celebrity was outpursued by media in the city.
معنی فارسی کلمه outpursued
:
وقتی کسی یا چیزی بیشتر از دیگران مورد پیگیری یا توجه قرار گیرد.