معنی فارسی outranged
B1به معنای فراتر رفتن از محدودهها یا انتظارات است.
Having exceeded or surpassed in range or extent.
- verb
verb
معنی(verb):
To have a longer range than (another projectile or weapon).
example
معنی(example):
او به دلیل رفتار ناعادلانهای که دریافت کرده بود، احساسی از بیعدالتی داشت.
مثال:
He felt outranged by the unfair treatment he received.
معنی(example):
عملکرد آنها فراتر از انتظارات تعیین شده توسط داوران بود.
مثال:
Their performance outranged the expectations set by the judges.
معنی فارسی کلمه outranged
:
به معنای فراتر رفتن از محدودهها یا انتظارات است.