معنی فارسی outrank

B1

رتبه بالاتر داشتن نسبت به دیگری، به‌ویژه در زمینه نظام های مدیریتی.

To hold a higher rank or position than someone else.

verb
معنی(verb):

To be of a higher rank than.

معنی(verb):

(transitive) To be more important than.

example
معنی(example):

در شرکت، او بیشتر از همکارانش رتبه بالاتری دارد.

مثال:

In the company, she outranks most of her colleagues.

معنی(example):

او امیدوار است پس از ترفیع بعدی از همدوره‌ای‌های خود بالاتر باشد.

مثال:

He hopes to outrank his peers after the next promotion.

معنی فارسی کلمه outrank

: معنی outrank به فارسی

رتبه بالاتر داشتن نسبت به دیگری، به‌ویژه در زمینه نظام های مدیریتی.