معنی فارسی outromanced

B1

به معنای این است که در یک موقعیت رمانتیک تحت تأثیر قرار گرفتن یا برتری جستن.

To have been made to feel more romantic than expected.

example
معنی(example):

او با حرکات بزرگ در سالگردشان احساس رمانتیک شدن بیشتری کرد.

مثال:

He felt outromanced by the grand gestures during their anniversary.

معنی(example):

او فکر می‌کرد که در هر سورپرایز او را عاشقانه‌تر کرده است.

مثال:

She thought she had outromanced him in every surprise.

معنی فارسی کلمه outromanced

: معنی outromanced به فارسی

به معنای این است که در یک موقعیت رمانتیک تحت تأثیر قرار گرفتن یا برتری جستن.