معنی فارسی outrung

B1

عمل پیشی گرفتن یا پیروزی در زمینه‌ای خاص در گذشته.

Past tense of outrow; to have surpassed others in a rowing context.

example
معنی(example):

او سال گذشته قهرمان را شکست داد.

مثال:

He outrung the champion last year.

معنی(example):

او در این فصل از همه انتظارات فراتر رفته است.

مثال:

She has outrung all expectations this season.

معنی فارسی کلمه outrung

: معنی outrung به فارسی

عمل پیشی گرفتن یا پیروزی در زمینه‌ای خاص در گذشته.