معنی فارسی outsallying
B1پیشی گرفتن از دیگران در انجام کاری، به ویژه به گونهای که به شدت قابل توجه باشد.
To surpass or exceed others in a particular activity, especially in a notable way.
- VERB
example
معنی(example):
او با سرعتش همه را در مسابقه پیشی میگیرد.
مثال:
She is outsallying everyone in the race with her speed.
معنی(example):
در آوازش، او حتی از بااستعدادترین هنرمندان هم پیشی میگیرد.
مثال:
In her singing, she's outsallying even the most talented artists.
معنی فارسی کلمه outsallying
:
پیشی گرفتن از دیگران در انجام کاری، به ویژه به گونهای که به شدت قابل توجه باشد.