معنی فارسی outsaying
B1هنر بیان چیزی به شکلی برتر از دیگران، که میتواند در موقعیتهای اجتماعی یا حرفهای مفید باشد.
The art of expressing something in a way that is superior to others, which can be useful in social or professional situations.
- NOUN
example
معنی(example):
جلو زدن در گفتار در مذاکرات به نشان دادن تسلط مهم است.
مثال:
Outsaying is important in negotiations to show dominance.
معنی(example):
او در بحثهای گروهی استعداد جلو زدن در گفتار دارد.
مثال:
He has a talent for outsaying in group discussions.
معنی فارسی کلمه outsaying
:
هنر بیان چیزی به شکلی برتر از دیگران، که میتواند در موقعیتهای اجتماعی یا حرفهای مفید باشد.