معنی فارسی outscolded

B1

زمانی که کسی به طور جدی یا به شدت دیگری را سرزنش می‌کند و بیشتر از دیگران او را مورد سرزنش قرار می‌دهد.

To scold someone more than others or in a more severe manner.

example
معنی(example):

او برادرش را پس از آنکه Vase را شکست، بیشتر از او سرزنش کرد.

مثال:

She outscolded her brother after he broke the vase.

معنی(example):

در یک بحث داغ، او احساس کرد که از همه حاضرین بیشتر سرزنش کرده است.

مثال:

In a heated argument, he felt he had outscolded everyone present.

معنی فارسی کلمه outscolded

: معنی outscolded به فارسی

زمانی که کسی به طور جدی یا به شدت دیگری را سرزنش می‌کند و بیشتر از دیگران او را مورد سرزنش قرار می‌دهد.