معنی فارسی outscorned
B1زمانی که کسی به طور خاص بیشتر از دیگران مورد تحقیر قرار میگیرد.
To be scorned more than others.
- VERB
example
معنی(example):
او در طول جلسه احساس کرد که توسط همکارانش مورد تحقیر بیشتری قرار گرفته است.
مثال:
He felt outscorned by his colleagues during the meeting.
معنی(example):
نظرات تحقیرآمیز به او احساس انزوا داد.
مثال:
The outscorned remarks made her feel isolated.
معنی فارسی کلمه outscorned
:
زمانی که کسی به طور خاص بیشتر از دیگران مورد تحقیر قرار میگیرد.