معنی فارسی outshadow

B2

سایه افکندن، به معنای به حاشیه راندن یا محو کردن تاثیر چیزی با شکوه‌تر.

To overshadow means to appear more important or influential than someone or something else.

example
معنی(example):

ساختمان بزرگتر شروع به سایه افکندن بر ساختمان‌های کوچک‌تر کرد.

مثال:

The larger building began to outshadow the smaller ones.

معنی(example):

دستاوردهای او گرایش به سایه افکندن بر مشارکت‌های او دارد.

مثال:

His achievements tend to outshadow her contributions.

معنی فارسی کلمه outshadow

: معنی outshadow به فارسی

سایه افکندن، به معنای به حاشیه راندن یا محو کردن تاثیر چیزی با شکوه‌تر.