معنی فارسی outside interest
B1علاقهای که به فعالیتهای غیر مرتبط با کار اصلی فرد مربوط میشود.
An interest that pertains to activities not related to one's main job.
- OTHER
example
معنی(example):
او به طراحی گرافیک علاقه خارج از شغل اصلی خود دارد.
مثال:
She has an outside interest in graphic design.
معنی(example):
علاقه خارج از شغل او شامل داوطلب شدن در پناهگاههای محلی است.
مثال:
His outside interest includes volunteering at local shelters.
معنی فارسی کلمه outside interest
:
علاقهای که به فعالیتهای غیر مرتبط با کار اصلی فرد مربوط میشود.