معنی فارسی outside lines

B1

عمل نادیده‌گرفتن محدودیت‌های از پیش تعیین‌شده به منظور خلاقیت و نوآوری.

To act or create in a way that breaks conventional boundaries or expectations.

example
معنی(example):

هنرمند خارج از خطوط طراحی کرد تا یک طرح منحصر به فرد ایجاد کند.

مثال:

The artist drew outside the lines to create a unique design.

معنی(example):

کودکان اغلب در نقاشی‌های خود خارج از خطوط رنگ‌آمیزی می‌کنند.

مثال:

Children often color outside the lines in their drawings.

معنی فارسی کلمه outside lines

: معنی outside lines به فارسی

عمل نادیده‌گرفتن محدودیت‌های از پیش تعیین‌شده به منظور خلاقیت و نوآوری.