معنی فارسی outside right

B1

حق دسترسی یا استفاده از یک فضا یا مکان خاص که معمولاً متعلق به شخص دیگری است.

The right to use or access a space or property that usually belongs to someone else.

example
معنی(example):

او حق دسترسی به فضای بیرونی را پس از ساعات کاری دارد.

مثال:

He has the outside right to use the space after hours.

معنی(example):

حق دسترسی به دیگران اجازه می‌دهد تا تحت شرایط خاصی به ملک وارد شوند.

مثال:

The outside right allows others to enter the property under certain conditions.

معنی فارسی کلمه outside right

: معنی outside right به فارسی

حق دسترسی یا استفاده از یک فضا یا مکان خاص که معمولاً متعلق به شخص دیگری است.