معنی فارسی outskated
B1عمل جلوتر زدن از دیگران در اسکی در گذشته.
The past tense of outskate; having skated faster or better than others.
- verb
verb
معنی(verb):
To skate better than.
example
معنی(example):
در بازی نهایی، او حریفش را جلوتر زد.
مثال:
During the final match, she outskated her opponent.
معنی(example):
او سال گذشته از همه جلوتر زد تا قهرمانی را بهدست آورد.
مثال:
He outskated everyone last year to win the championship.
معنی فارسی کلمه outskated
:
عمل جلوتر زدن از دیگران در اسکی در گذشته.