معنی فارسی outslept

B1

به خواب رفتن بیشتر از آنچه که انتظار می‌رفت یا از بقیه افراد.

Past tense of outsleep; to have slept longer than others or longer than intended.

example
معنی(example):

فکر می‌کنم امروز بیشتر از زمان بیداری معمولی‌ام خوابیده‌ام.

مثال:

I think I outslept my usual wake-up time today.

معنی(example):

او متوجه شد که بیشتر از هر کس دیگری در خانه خوابیده است.

مثال:

He found that he had outslept everyone else in the house.

معنی فارسی کلمه outslept

: معنی outslept به فارسی

به خواب رفتن بیشتر از آنچه که انتظار می‌رفت یا از بقیه افراد.