معنی فارسی outsmoked
B1به معنای بیشتر از دیگران سیگار کشیدن یا در کشیدن سیگار برتری داشتن.
To consume tobacco more than others, especially in a competitive context.
- VERB
example
معنی(example):
او در باربیکیو از همه بیشتر سیگار کشید.
مثال:
He outsmoked everyone at the barbecue.
معنی(example):
او در مسابقه رقبای خود را در سیگار کشیدن شکست داد.
مثال:
In the race, she outsmoked her competitors.
معنی فارسی کلمه outsmoked
:
به معنای بیشتر از دیگران سیگار کشیدن یا در کشیدن سیگار برتری داشتن.