معنی فارسی outsoaring
B1عمل بالاتر پرواز کردن، به خصوص در مقایسه با دیگران.
The act of soaring higher, especially in comparison to others.
- VERB
example
معنی(example):
بالاتر پرواز کردن، بخش محبوب او از پرواز است.
مثال:
Outsoaring is his favorite part of flying.
معنی(example):
او از بالاتزکی پرندگان در طلوع آفتاب لذت میبرد.
مثال:
She enjoys the outsoaring of the birds at sunrise.
معنی فارسی کلمه outsoaring
:
عمل بالاتر پرواز کردن، به خصوص در مقایسه با دیگران.