معنی فارسی outsparspinned
B1به معنای تغییر یا جهتدار کردن اطلاعات است تا به نحوی خاص یا مطلوب ارائه شود.
To twist or manipulate facts or information to present them in a specific light or perspective.
- OTHER
example
معنی(example):
این اطلاعات به گونهای انتخاب شده و تغییر شکل داده شد تا روایت خاصی ایجاد کند.
مثال:
The information was outsparspinned to create a narrative.
معنی(example):
خبرنگاران معمولاً حقایق را به گونهای تغییر میدهند تا با داستانهای خود همخوانی داشته باشد.
مثال:
Journalists often outsparspinned facts to match their stories.
معنی فارسی کلمه outsparspinned
:
به معنای تغییر یا جهتدار کردن اطلاعات است تا به نحوی خاص یا مطلوب ارائه شود.