معنی فارسی outstarted

B1

عمل پیشی گرفتن از دیگران در آغاز یک فعالیت یا چالش.

Past tense of outstart; having begun ahead of others in a competition or task.

example
معنی(example):

او با تمام کردن زودهنگام وظایفش از همه پیشی گرفت.

مثال:

She outstarted everyone by finishing her assignments early.

معنی(example):

تیم از دیگران پیشی گرفت و چالش را برد.

مثال:

The team outstarted the others and won the challenge.

معنی فارسی کلمه outstarted

: معنی outstarted به فارسی

عمل پیشی گرفتن از دیگران در آغاز یک فعالیت یا چالش.