معنی فارسی outstaturing
B2برجسته، بهترین و قابل توجه؛ چیزی که به طور خاص نسبت به سایرین تمایز دارد.
Excelling or being better than others in a significant way.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشآموز برجسته همه تکالیف را به موقع انجام داد.
مثال:
The outstanding student completed all assignments on time.
معنی(example):
عملکرد او در نمایش واقعاً برجسته بود.
مثال:
Her performance in the play was truly outstanding.
معنی فارسی کلمه outstaturing
:
برجسته، بهترین و قابل توجه؛ چیزی که به طور خاص نسبت به سایرین تمایز دارد.