معنی فارسی outstay

B2

بیش از حد در یک مکان یا مهمانی ماندن، در واقع از محبت دیگران سوء استفاده کردن.

To remain longer than is welcome or appropriate.

verb
معنی(verb):

To stay beyond or longer than.

example
معنی(example):

خوشایند است که قبل از اینکه بیش از حد در مهمانی بمانید، بروید.

مثال:

It's polite to leave before you outstay your welcome.

معنی(example):

او تصمیم گرفت بیشتر بماند و از مهمانی لذت ببرد.

مثال:

He decided to outstay and enjoy the party longer.

معنی فارسی کلمه outstay

: معنی outstay به فارسی

بیش از حد در یک مکان یا مهمانی ماندن، در واقع از محبت دیگران سوء استفاده کردن.