معنی فارسی outsting
B1عمل کنار گذاشتن یا حذف کردن موارد منفی از زندگی یا عادات.
To displace or eliminate something undesirable or ineffective.
- VERB
example
معنی(example):
احساس میکنم که به کمک این روالهای جدید عادات قدیمیام را کنار میگذارم.
مثال:
I feel like I am outsting my old habits with these new routines.
معنی(example):
کنار گذاشتن افکار منفی بخش مهمی از خودسازی است.
مثال:
Outsting negative thoughts is a crucial part of self-improvement.
معنی فارسی کلمه outsting
:
عمل کنار گذاشتن یا حذف کردن موارد منفی از زندگی یا عادات.