معنی فارسی outstrain
B1فشار آوردن بیش از حد به بدن یا توانایی شخص.
To exert oneself excessively, leading to strain or injury.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد در طول تمرین خود را از حد توان فراتر نبرد.
مثال:
He tried not to outstrain himself during the workout.
معنی(example):
شما نباید صدای خود را هنگام آواز خواندن تحت فشار قرار دهید.
مثال:
You shouldn’t outstrain your voice when singing.
معنی فارسی کلمه outstrain
:
فشار آوردن بیش از حد به بدن یا توانایی شخص.