معنی فارسی outstroke
B1به معنای ضربه یا حرکتی است که به طور قوی انجام میشود.
A powerful or strong stroke or action.
- VERB
example
معنی(example):
ضربه قوی او در تنیس باعث بردش شد.
مثال:
His outstroke in tennis won him the match.
معنی(example):
ضربه قوی قلم هنرمند تأثیر زیبایی ایجاد کرد.
مثال:
The outstroke of the artist's brush created a beautiful effect.
معنی فارسی کلمه outstroke
:
به معنای ضربه یا حرکتی است که به طور قوی انجام میشود.