معنی فارسی outstrutted
B2شکل گذشته فعل outstrut، به این معنا که شخصی در یک نمایش یا حرکت از دیگران پیشی گرفته است.
The past tense of outstrut; having surpassed others in a confident display.
- VERB
example
معنی(example):
او در نمایش استعدادها از همه پیشی گرفت.
مثال:
She outstrutted everyone at the talent show.
معنی(example):
او از تمام قهرمانان قبلی پیشی گرفته بود.
مثال:
He had outstrutted all the previous champions.
معنی فارسی کلمه outstrutted
:
شکل گذشته فعل outstrut، به این معنا که شخصی در یک نمایش یا حرکت از دیگران پیشی گرفته است.