معنی فارسی outstunted
B1احساس ناتوانی یا عدم توانایی در مقایسه با دیگران، غالباً در زمینه کاری.
To feel overshadowed or outdone by others in a particular context or task.
- VERB
example
معنی(example):
او در پروژه احساس کرد که نسبت به همکارانش ناتوان است.
مثال:
She felt outstunted by her colleagues in the project.
معنی(example):
تلاشهای او برای پیشی گرفتن از همتایانش باعث شد که احساس ناتوانی کند.
مثال:
His attempts to outstunt his peers left him feeling outstunted.
معنی فارسی کلمه outstunted
:
احساس ناتوانی یا عدم توانایی در مقایسه با دیگران، غالباً در زمینه کاری.