معنی فارسی outsuck

B1

بهتر عمل نکردن نسبت به دیگران یا یک جنبه خاص، به معنای سست و ناکارآمد بودن در مقایسه با دیگران.

To be worse in quality or performance compared to others.

example
معنی(example):

این مدل جدید از نظر عملکرد، مدل قبلی را پایین‌تر قرار می‌دهد.

مثال:

This new model outsucks the previous one in performance.

معنی(example):

او ادعا کرد که استراتژی تیمش از استراتژی رقبایش پایین‌تر است.

مثال:

He claimed that his team's strategy outsucks the competition's.

معنی فارسی کلمه outsuck

: معنی outsuck به فارسی

بهتر عمل نکردن نسبت به دیگران یا یک جنبه خاص، به معنای سست و ناکارآمد بودن در مقایسه با دیگران.