معنی فارسی outswagger

B1

از دیگران در خودبزرگ‌بینی یا اعتماد به نفس پیشی گرفتن.

To surpass others in swagger or confidence.

example
معنی(example):

او دوست دارد با اعتماد به نفسش در مهمانی از همه جلوتر باشد.

مثال:

He likes to outswagger everyone at the party with his confidence.

معنی(example):

سبک او همیشه به نظر می‌رسد که از بقیه جمعیت جلوتر است.

مثال:

Her style always seems to outswagger the rest of the crowd.

معنی فارسی کلمه outswagger

: معنی outswagger به فارسی

از دیگران در خودبزرگ‌بینی یا اعتماد به نفس پیشی گرفتن.