معنی فارسی outswell
B1به معنای برتری یافتن در حجم یا اندازه نسبت به دیگری است.
To become larger or more significant than something else.
- VERB
example
معنی(example):
مدل جدید از نظر عملکرد، مدل قدیمی را برتری میدهد.
مثال:
The new model outswell the old one in terms of performance.
معنی(example):
او توانست رکوردهای قبلی خود را در مسابقه بهبود بخشد.
مثال:
She managed to outswell her previous records in the competition.
معنی فارسی کلمه outswell
:
به معنای برتری یافتن در حجم یا اندازه نسبت به دیگری است.