معنی فارسی outtearing
B1فرایند پاره کردن یا جدا کردن چیزی به ویژه در یک محیط خاص.
The act of tearing something apart, particularly in a specific context.
- NOUN
example
معنی(example):
پاره کردن مدارک باعث ایجاد بی نظمی در دفتر شد.
مثال:
The outtearing of the papers created a mess in the office.
معنی(example):
پاره کردن اسناد قدیمی یک وظیفه ضروری بود.
مثال:
Outtearing the old documents was a necessary task.
معنی فارسی کلمه outtearing
:
فرایند پاره کردن یا جدا کردن چیزی به ویژه در یک محیط خاص.