معنی فارسی outthieved

B1

عمل دزدی به گونه‌ای که از دیگران پیشی گرفته شده است.

Having stolen more than others in the past.

example
معنی(example):

دزد پس از اینکه از تمام محله دزدی کرده بود، دستگیر شد.

مثال:

The thief was caught after he had outthieved the entire neighborhood.

معنی(example):

آنها متوجه شدند که او هفته گذشته از همه‌شان دزدی کرده است.

مثال:

They realized he had outthieved them all last week.

معنی فارسی کلمه outthieved

: معنی outthieved به فارسی

عمل دزدی به گونه‌ای که از دیگران پیشی گرفته شده است.