معنی فارسی outthought
B1رای برتر یا ذهنی قوی‌تر نسبت به دیگران در فکر کردن یا تصمیم گیری.
To think more intelligently or resourcefully than others.
- verb
verb
معنی(verb):
To best an opponent by thinking.
مثال:
Kasparov might be the world best chess-player, but Deep Blue clearly outthought him in this match.
example
معنی(example):
او رقبای خود را در فکر سبقت گرفت تا بازی را ببرد.
مثال:
She outthought her competitors to win the game.
معنی(example):
او همیشه موفق می‌شود در بحث‌ها از همه پیشی بگیرد.
مثال:
He always manages to outthink everyone in debates.
معنی فارسی کلمه outthought
:
رای برتر یا ذهنی قوی‌تر نسبت به دیگران در فکر کردن یا تصمیم گیری.
